برخی از چالش های بهداشت روان و اعتیاد در ایران

نویسندگان

محمدباقر صابری زفرقندی

mohammadbagher saberi zafarghandi sattarkhan st., niayesh st, shahid mansouri st, mental health research center; tehran psychiatric institute; fax: +9821-66506853تهران، خیابان ستارخان، خیابان نیایش، خیابان شهید منصوری، انستیتو روانپزشکی تهران. دورنگار: 66506853-021

چکیده

پیرو فراخوان مسئولان محترم مجله روان­پزشکی و روان شناسی بالینی ایران برای نظرخواهی از صاحب­نظران حوزه سلامت روان در مورد «چالش­های پیش­روی بهداشت روان و پیش­گیری از سوءمصرف مواد در ایران»، نخستین نشست علمی «بررسی چالش­های سلامت روان و نظام سلامت روان در مراقبت­های بهداشتی اولیه کشور» در سال­روز ولادت امام حسن مجتبی (ع)، برابر با چهارم شهریور سال 1389 هجری شمسی به دعوت انجمن علمی روان­پزشکان ایران، در محل دفتر مطالعات اسلامی انستیتو روان­پزشکی تهران برگزار شد. متن حاضر برداشتی از مهم­ترین چالش­های پیش­روی بهداشت روان است که در آن نشست ارائه شد، چالش­هایی که اگر به درستی به آن پرداخته نشود، تأثیر آن در توقف روند روبه­رشد بهبود سلامت روان کشور دور از انتظار نخواهد بود. امید است این نوشتار آغازی باشد تا صاحب نظران با بررسی همه­جانبه و ژرف چالش­های موجود و نقد کارایی نظام سلامت در حوزه سلامت روان و اعتیاد، راه را برای حفظ و بهبود سلامت روان جامعه هموار سازند. به هر میزان موضوع­های مهم اجتماعی مانند سلامت روان و اعتیاد مورد نقد علمی، اگرچه بی­رحمانه، قرار گیرد، جامعه از فواید آن در قالب اصلاح سیاست­ها و عملکردها و کاهش خطاها بهره­مند خواهد شد. 1- نگاه نادرست و نگرش نه­چندان منطقی مردم، متخصصان و سیاست­گذاران سیاسی و بهداشتی به مقوله سلامت روان امروزه اهمیت سلامت روان و تأثیر جدی آن بر بخش های دیگر سلامت (جسمی، اجتماعی و معنوی) انکارپذیر نیست. جدا از تعریف سلامت، با توجه به ارتباط نزدیک این بخش از سلامت با بهداشت عمومی و عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت (پرینس1 و همکاران، 2007) می­توان گفت بدون سلامت روان، دست­یابی به بخش­های دیگر سلامت امکان­ناپذیر است (ریبا2، 2010). رنجوری و در معرض آسیب بودن 5 درصد (450 میلیون نفر) مردم جهان (سازمان جهانی بهداشت، 1995) و 21درصد از جمعیت کشورمان (نوربالا، عاطف­وحید، باقری یزدی و یاسمی، 2002) از یکی از ناهنجاری­های روان­پزشکی، مقوله بهداشت روان را به عنوان یک اولویت قطعی و اصلی و نه در حد تعارف­های معمول در جهان و ایران اجتناب­ناپذیر کرده است. ایران در اصلاح نگرش­های نادرست به مقوله اختلال­های روان­پزشکی و مشکل اعتیاد، نه تنها در میان عموم مردم، بلکه در میان سیاست­مداران و مدیران ارشد، گام­های بزرگی برداشته است، به­طوری­که امروزه هیچ مسئولی هر چند در حد شعار اهمیت سلامت روان را نادیده نمی­گیرد. ولی با نگاه به آینده باید گفت هنوز راه­های نرفته زیادی در پیش رو است و لازم است گام­های اساسی و بنیادی­تری برداشته شود.2- نامناسب بودن ساختار وکمبود اعتبار مالی ایران یکی از کشورهای پیشرو در ایجاد و گسترش ساختار سلامت روان، به­خصوص در زمینه ارتباط ساختارهای کشوری سلامت روان و اعتیاد در وزارت بهداشت با الگوی ادغام سلامت روان در مراقبت بهداشتی اولیه3 (phc) بوده است، به گونه­ای که نخستین برنامه ملی بهداشت روان کشور در سال 1365 تدوین شد، که هدف آن ادغام برنامه بهداشت روان در نظام مراقبت­های اولیه بود (رحیمی­موقر و همکاران، 2008). ضعف در ساختار مناسب و تعریف­شده برای اطمینان از اجرایی­شدن برنامه­های سلامت روان در سطح کشوری، استانی و شهرستانی مشکلاتی را برای کشورهای منطقه ایجاد کرده است، به­طوری­که در مدیترانه شرقی تنها 12 کشور در حوزه سلامت روان و از میان آنها تنها چهار کشور برای مداخله­های روان­شناختی در موارد اضطراری و بحران­های طبیعی برنامه و سیاست مشخص دارند (یاسمی و همکاران، 2001).بررسی چهار دوره تاریخ روان­پزشکی و بهداشت روان در کشور، از نگهداری رقت­بار بیماران در دارالمجانین (پیش از سال 1320) تا تشکیل نخستین اداره بهداشت روان و آغاز فعالیت­های پژوهشی در حوزه سلامت روان (سال­های 1320 تا 1350)، الگوی خدمات بهداشت روان جامعه­نگر و ارتقای ساختار بهداشت روان به اداره کل با وظایف جدی آموزشی- پژوهشی و برنامه­ریزی کلان بهداشت روان و ایجاد بیمارستان­ها و مراکز جدید درمانی (دهه پنجاه) نشان­گر روند روبه­رشدی است. با این وجود، روند کار مورد رضایت کارشناسان این حوزه نیست، هم­چنان­که تصمیم­گیری­های اتخاذ شده برای نزول شأن سازمانی دفتر سلامت روانی- اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت با روند یادشده هم­خوانی ندارد. برخلاف تلاش­های مدیریت کلان وزارت بهداشت در دولت نهم مبنی بر حفظ و ارتقای ساختار دفتر مذکور، حداقل در حد اداره کل با مأموریت فعالیت در سه زمینه سلامت روانی، سلامت اجتماعی و اعتیاد، نزول جایگاه دفتر به مشاور معاون وزیر را می­توان نگاه نادرست و کارشناسی­نشده به بهداشت روان در کشور تفسیر کرد. شکاف درمانی1 برای ناهنجاری­های روانی در تمام کشورها بسیار زیاد است؛ شکافی عمیق میان شیوع بیماری های روان­پزشکی از یک سو و تعداد افراد دریافت­کننده مراقبت­های اولیه درمانی از سوی دیگر. بنابراین به دلیل وضعیت پیچیده و در معرض تهدید جامعه ما، حذف یا تضعیف ساختار تشکیلاتی می­تواند به عمیق­تر شدن این شکاف در حوزه روان پزشکی، به­ویژه در استان­های محروم بینجامد.هدف برنامه­های بهداشت روان نه تنها در حوزه درمان، بلکه در حوزه پیش­گیری و ارتقای امنیت روانی، کاهش فشار و بار اختلال­های روانی است. اجرایی شدن این اهداف نیازمند منابع کافی است و فرایند تأمین منابع بدون وجود ساختار مناسب دشوار است. با وجود گام مثبت ایجاد ردیف اعتباری مستقل برای بهداشت روان و اعتیاد در سال­های پیشین در وزارت بهداشت، سهم بهداشت روان از کل اعتبار سلامت تنها 3درصد بوده است. بدیهی است با افول ساختار مربوطه در وزارت بهداشت، در آینده برای تأمین و افزایش اعتبار، متناسب با مأموریت­ها و گستردگی مداخله­های بهداشت روان، تلاشی صورت نخواهد پذیرفت و در کنار منتفی­شدن اعتبارهای اندک کنونی، شاهد اختصاص بخش قابل­توجهی از منابع مالی به دستگاه­های غیرتخصصی و حتی با کارکردهای غیرسلامت خواهیم بود.3- فرسوده بودن شبکه مراقبت­های بهداشتی اولیهاز سال 1365 در کوران جنگ تحمیلی، دوره چهارم تاریخ بهداشت روان کشور شروع شد. در آن دوره حساس، ادغام خدمات بهداشت روان در مراقبت­های بهداشتی اولیه، امکان پیوند ارایه این خدمات با بدنه بزرگ شبکه­های بهداشتی- درمانی کشور را پایه­گذاری کرد. در این الگو از بیرونی­ترین تا تخصصی­ترین سطح، آموزش، بیماریابی، درمان، ارجاع و پیگیری بیماری های مهم روان­پزشکی انجام می­شد. این برنامه طی بیش از بیست سال گذشته گسترش یافته و اکثریت جمعیت روستایی کشور را زیر پوشش داشته است، که خود تحولی انقلابی و انقلابی در ارایه خدمات سلامت روان در کشور بود. متناسب با تغییر ساختار جمعیتی، تحول اقتصادی و سیاسی و توسعه شهرنشینی، این برنامه با گذشت بیش از دو دهه هنوز مورد بازبینی قرار نگرفته است. نبود توان و پویایی لازم در شبکه کنونی، پاسخ­گویی به شرایط امروز را سخت کرده است. بنابراین بازنگری در اهداف و زیرساخت های شبکه و ارتقای سطح کمی و کیفی نیروهای محیطی و ستادی ضروری است. در چند سال اخیر بازبینی نظری برنامه کشوری سلامت روان در اداره کل سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد شروع شده بود، که به دلایل برشمرده ادامه کار با مشکلاتی روبه­رو شد.4- مبتنی نبودن آغاز و ادامه برنامه­ها بر ساختارهای ملیدر کنار ضعف در ساختار و نامتناسب بودن اعتبارهای اختصاص­یافته با نیازها و شرایط امروز کشور در حوزه سلامت روان، مبتنی نبودن آغاز و ادامه برنامه­ها بر ساختارهای ملی، مانند کمیته کشوری بهداشت روان، از دیگر چالش­های جدی است. سال­های متمادی به دلایل نامشخص کمیته کشوری سلامت روان فعال نبوده است. از سال 1385 با تدوین آیین­نامه­ای جدید و پس از پی گیری­های زیاد، سرانجام با ابلاغ وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، نخستین جلسه با حضور ایشان و معاون سلامت تشکیل شد. فعال شدن کارگروه­ها و تشکیل جلسه­ها امید تازه­ای در دل­ها زنده کرد، تا بتوان برنامه­ها را مبتنی بر عقل جمعی و با پشتوانه کارشناسی به سرانجام رسانید. امید می­رود با تغییر و تحول­های انجام­شده در ساختار وزارت بهداشت، این مهم بار دیگر به فراموشی سپرده نشود.5- وجود دستگاه­های موازی و غیرحرفه­ای در کشور در حوزه سلامت روان و اعتیاد تسلط ساختارهای موازی و غیرحرفه­ای در روند تصمیم سازی، تصمیم­گیری و اجرا، چالشی است که اختیار را از دست متولی قانونی و حرفه­ای سلامت کشور، یعنی وزارت بهداشت، ربوده است. با تلاش­ فراوان در سیاست­های کلی برنامه پنجم توسعه، یکپارچگی در سیاست­گذاری، برنامه ریزی، ارزشیابی، نظارت و تخصیص منابع عمومی مورد تأکید و تصویب قرار گرفت و پیرو آن، هماهنگ با تبصره 1، بند د، ماده 32 قانون برنامه پنجم توسعه تمامی ارایه­کنندگان خدمات بهداشتی و درمانی کشور (دولتی و غیردولتی) موظف شدند از خط­مشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی پیروی کنند. اصلاح این روند باید با شتاب بیشتر صورت پذیرد تا تمامی خدمات سلامت روان در بستر قانونی و تخصصی و مبتنی بر شواهد علمی قرار گیرد. چندپاره­شدن وظایف نظام سلامت در حوزه اعتیاد و بهداشت روان، آسیبی است که دست­یابی به هدف­های ازپیش­تعیین­شده را ناممکن می­سازد، از سوی دیگر به دلیل ماهیت موضوع­های اجتماعی، در بیشتر موارد مداخله نکردن بهتر از مداخله نادرست است و این چندپارگی ممکن است صدمات جبران­ناپذیری را به دنبال داشته باشد.6- حمایت­های ناپایدار و غیرمؤثر بیمه­ای  هر چند بخش بزرگی از منابع سلامت روان بر درمان­های بیمارستانی متمرکز است، با این حال هزینه­بر بودن بخش­های روان پزشکی از چالش­های جدی حوزه درمان است. تعرفه بسیار پایین تخت روز بخش روان­پزشکی، بخش روان­پزشکی را در کنار بخش سوختگی، به یک بخش زیان­ده بیمارستانی تبدیل کرده است. همین موضوع دستورالعمل وزارت بهداشت در مورد اختصاص دست کم 10درصد ظرفیت بستری بیمارستان­های عمومی به تخت­ روان­پزشکی را با وقفه روبه­رو کرده است. در سال 1388 با پیگیری مسئولان امر در دفتر سابق سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد و مداخله و همت معاون سلامت وزارت بهداشت برای نخستین بار در بودجه سالانه، تعرفه تخت روز بیمارستان­های روان­پزشکی برابر با تخت­های داخلی در نظر گرفته شد و با این کار تا حدی از زیان­دهی تخت­های روان­پزشکی کاسته شد. در عین حال پوشش ناکافی و غیرمؤثر حمایت­های بیمه­ای از بیماران و محدود شدن پوشش بیمه­ای به بخشی از خدمات درمانی و پوشش ندادن مداخله­های غیردارویی و شامل نشدن بیماری­های مزمن روان­پزشکی در فهرست بیماری­های خاص (وزیریان، 2003) همچنان از چالش­های پیش­روی سلامت روان کشور است.7- انگ در روان­پزشکی اگرچه کیفیت خدمات بهداشت روان و تأثیر درمان­های روان­پزشکی در طول50 سال پیشرفت روزافزون داشته است (عاطف وحید، 2004)، اما هنوز بسیاری از افراد به بهره­گیری از این خدمات تمایل ندارند، که یکی از دلایل آن وجود انگ است. انگ برچسبی است که موجب تحقیر یا تبعیض فرد یا گروه دارنده آن در جامعه می­شود. از بیم انگ درصد قابل توجهی از مردم، حتی در کشورهای پیشرفته، برای درمان مراجعه نمی­کنند و یا درصورت مراجعه، درمان خود را به شکل درست و کامل ادامه نمی­دهند. بنابراین انگ به افزایش بیماران درمان­نشده و پیرو آن افزایش هزینه­های بهداشتی کشور منجر می­شود. بررسی پیشینه تاریخی انگ و شناسایی عوامل اجتماعی، فرهنگی و تاریخی مرتبط، بررسی روش­های مؤثر در کاهش آن و تقویت نقش رسانه برای افزایش آگاهی­های عمومی راهبردی است که لازم است مورد توجه سیاست­گذاران قرار گیرد (صابری زفرقندی، 2010).گسترش بخش های روان- تنی و اختصاص تخت­های روان­پزشکی در بیمارستان­های عمومی، که از سالیان پیش از اولویت­های کاری وزارت بهداشت بوده است، نیز نقش به سزایی در کم رنگ­کردن این انگ دارد. افزایش آگاهی از نقش تخریبی کاربرد کلماتی مانند دیوانه، روانی، تیمارستان و دارالمجانین، در گفت­وگوهای عادی، رسانه­ای، فیلم و سریال و به­ویژه در متون قانونی و حقوقی باید مورد توجه قرار گیرد (همان­جا).8

برای دانلود باید عضویت طلایی داشته باشید

برای دانلود متن کامل این مقاله و بیش از 32 میلیون مقاله دیگر ابتدا ثبت نام کنید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

بهداشت روان در ایران: دستاوردها و چالش ها

هر چند بررسی جامع برنامه های بهداشت روان با توجه به اهمیت، پیچیدگی و گستردگی آن ها در یک مقاله امکان پذیر نیست، اما مروری کوتاه بر این برنامه ها می تواند تا اندازه ای در جهت تبیین پیشرفت ها و دستاوردها و مشخص نمودن نیازها و چالش ها مثمرثمر باشد. از این رو، هدف این مقاله مروری کوتاه بر تاریخچه بهداشت روان در ایران بوده و تلاش شده که سیر تغییر و تحولات، پیشرفت ها، دستاوردها، نیازها، و چالش های مو...

متن کامل

بهداشت روان در ایران: دستاوردها و چالش‌ها

هر چند بررسی جامع برنامه‌های بهداشت روان با توجه به اهمیت، پیچیدگی و گستردگی آن‌ها در یک مقاله امکان‌پذیر نیست، اما مروری کوتاه بر این برنامه‌ها می‌تواند تا اندازه‌ای در جهت تبیین پیشرفت‌ها و دستاوردها و مشخص نمودن نیازها و چالش‌ها مثمرثمر باشد. از این‌رو، هدف این مقاله مروری کوتاه بر تاریخچه بهداشت روان در ایران بوده و تلاش شده که سیر تغییر و تحولات، پیشرفت‌ها، دستاوردها، نیازها، و چالش‌های مو...

متن کامل

بهداشت روان در ایران: دستاوردها و چالش‌ها

هر چند بررسی جامع برنامه‌های بهداشت روان با توجه به اهمیت، پیچیدگی و گستردگی آن‌ها در یک مقاله امکان‌پذیر نیست، اما مروری کوتاه بر این برنامه‌ها می‌تواند تا اندازه‌ای در جهت تبیین پیشرفت‌ها و دستاوردها و مشخص نمودن نیازها و چالش‌ها مثمرثمر باشد. از این‌رو، هدف این مقاله مروری کوتاه بر تاریخچه بهداشت روان در ایران بوده و تلاش شده که سیر تغییر و تحولات، پیشرفت‌ها، دستاوردها، نیازها، و چالش‌های مو...

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید


عنوان ژورنال:
روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران

جلد ۱۷، شماره ۲، صفحات ۱۶۱-۱۵۷

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023